بایگانی

نوشته های برچسب زده شده ‘وبلاگستان’

رسانه‌ها وب فارسی را حمایت کنند

7 اکتبر 2011 بدون دیدگاه

فکر میکنم امروز که وبلاگستان و وب فارسی خودش را تا جای خوبی(از نظر من) بالا آورده و خیلی از اوقات میتواند خودش را همپای وبلاگها و وبسایتهای بزرگ دنیا علارغم مشکلات خاص بومی بالا نگه دارد بد نیست ما هم شخصیتش را جدی بگیریم و فراموش نکنیم که وب فارسی دیگر نوزاد نیست و می‌تواند روی پای خودش بایستد، بلکه بستری مناسب برای فعالیت‌های خاص این حوزه نیز هست اگر مجال کوچکی در اختیارش قرار دهیم.

الان دیگر وب فارسی پر است از شبکه‌های اجتماعی بومی، سایت‌های خرید و فروش‌، خبرگزاری‌ها، خدمات الکترونیکی دولتی یا غیر آن، بانک‌ها و تجارت الکترونیک، دانشگاهها و مراکز آکادمیک آموزشی و…

این بستر گرچه به وجود آمده و امتحان خود را پس داده ولی هنوز آن طور که باید و شاید و آن طور که شایسته آن است به عموم معرفی نشده است. فکر میکنم این پتانسیل شناسایی و معرفی نشده در دست ما تا سطوح بالای مدیریتی نیز در کشور مورد غفلت واقع است.

نکته‌‌ی اول در این مورد فرار برخی رسانه‌ها از معرفی این بستر و پتانسیل‌های آن علارغم وظایف ذاتی یک رسانه است. اگر این موضوع به این دلیل باشد که اصحاب رسانه قصد ندارند مخاطب از دست بدهند، مثلآ مدیر مسئول یک روزنامه این تفکر را داشته باشد که ممکن است رسانه‌های دیجیتال جای روزنامه‌اش را پر کنند، تنها اتفاقی که میافتد کند شدن رشد ضریب نفوذ رسانه‌ها و خدمات دیجیتال است که هزینه‌های جبران ناپذیری را در عصر اطلاعات به کشورمان تحمیل می‌کند و ممکن است باعث برخی عقب‌افتادگی‌های فنی و علمی شود.

نکته دوم حضور دست و پا شکسته برخی رسانه‌ها در این حوزه است که گاهآ ناخواسته شعور مخاطب را هم مورد توهین قرار می‌دهد. بارها و بارها همه‌ی ما سوتی‌های ریز و درشت رسانه‌ها خصوصآ تلویزیون را در این حوزه دیده‌ایم.

دیگر خیلی دیر شده است که بخواهیم تازه وب و اینترنت و شبکه جهانی را جدی بگیریم. امروز ما باید بیش از هر چیز به فکر وب فارسی و فضای مجازی کشورمان باشیم و آن را به رسمیت بشناسیم.

در این مسیر از برنامه‌های خبری  ساعت X و 30 گرفته تا روزنامه‌ها و مجلات و نشریات حتی حداقل آن دسته که در حوزه فناوری قرار میگیرند باید چشم ریزبین‌تری را مسئول پایش محتوی وب فارسی برای خود قرار دهند. چرا که دیگر این روزها وب فارسی نه تنها با سرعت و دقت خوبی اخبار و فناوری‌ها و خدمات را در درسترس قرار می‌دهد، بلکه خودش نیز محتوی ساز ماهری از آب در آمده است.

یک روز وقتی یکی از برنامه‌های تلویزیون در حال معرفی گدجتی بود و از سایت انگدجت نام برد خیلی دلم میخواست مجری به جای انگدجت میگفت:«امروز در نارنجی خواندیم که…»

وب فارسی را دوست داشته باشیم.

صرفا جهت اطلاع وبلاگ زد، دلاوری وبلاگستانی شد

2 دسامبر 2010 3 دیدگاه

اگر از خوانندگان همیشگی «ژست مثبت» هستید حتمآ یادتان هست مطلبی در مورد آدرس ایمیل مبهم «بیست وسی» در جیمیل نوشتم. چندی بعد وقتی دیدم آدرس ایمیل برنامه به سازمان مربوطه انتقال یافته و انتقادات بنده مرتفع شده، از این حرکت اهالی «بیست و سی» در پستی تشکر کردم.

مدتی بعد در مورد نیاز «بیست و سی» به  وبلاگ و وبسایت نوشتم، چرا که نظرات مردم در مورد موضوعات خبری که قصد داشتند به دست «بیست و سی» و دلاوری جان(مجری بخش صرفآ جهت اطلاع) برسانند از سر و کول وبلاگ ما بالا میرفت.

بیست و سیِ امشب را که میدیدم باز هم خوشحال شدم. چرا که دلاوری آدرس وبلاگ بیست و سی را معرفی کرد. این آدرس در سایت به قول خودشان«عظیم الدامنه» سازمان به آدرس IRIBnews.ir قراردارد.

دلاوری در وبلاگستان

نام نویسنده اولین پست این وبلاگ را جایی ندیدم ولی کاملآ صرفآجهت اطلاعی و دلاوری گونه نوشته اند و توضیح داده اند که: «به اداره انفورماتيک سپرديم به طرفه العيني که دو ماه طول کشيد چنين سايتي طراحي کند». به فکر فرو نرفتم که برای این طراحی چقدر هزینه شده و چقدر بخور بخور صورت نگرفته است چون یک پای داستان دلاوری صرفآ جهت اطلاع نشسته که کار از محکم کاری عیب نکند و نمیکند.

امکاناتی که روی وبلاگ پیاده شده برای اولین وبلاگ برنامه خبری تحسین کننده به نظر میرسد. شما هر موقع مایل باشید میتوانید از طریق وبلاگ هرکدام از قسمتهای «صرفآ جهت اطلاع» را که از دست داده باشید یا بخواهید دوباره ببینید با فرنت FLV دریافت کنید. وبلاگ دارای یک بخش نظر سنجی، ارسال نظر، شما گفتید و حرفهای مانده هم هست.

فید ندارد!

بله، خبرهای بد را باید آخر سر گفت. متاسفانه وبلاگ بیست و سی خروجی فید ندارد. البته من زیاد شاکی نمیشم. خدایی تا همین جایش هم راضی هستیم. اصلآ فیدش با خود ما بر و بچه های وبلاگستان. جایی دیدم آموش ساخت خروجی فید برای سایتهایی که این امکان را ندارند ارائه داده بود.

یک چیز دیگر هم هست. همچین وبلاگِ وبلاگ هم نیست. یعنی مطالب نوشته در وبلاگ امکان کامنت گذاری ندارد که البته قابل درک است چون سیل کامنت ها مشکلات ثانوی را حتمآ به وجود می آورد. پس این یکی از قلم نیافتاده، بلکه در موردش فکر کردند.

نکته ظریف پایانی هم باید عرض کنم این وبلاگ متعلق است به بخش صرفآ جهت اطلاع در بیست و سی. یعنی این وبلاگِ کلِ مجموعه بیست و سی نیست و دسته گل دلاوری و دوستانش در مجموعه بیست و سی است.

ایمیل بیست و سی:

2030@IRIBnews.ir

وبلاگ بخش صرفآ جهت اطلاع در بیست و سی:

Serfan.IRIBnews.ir

10 واقعیتی که در سال اول وبلاگنویسی قلب شما را خواهد شکست

29 نوامبر 2010 27 دیدگاه

چکیده:

این نوشته ای است از کسی که  در راه رسیدن به هدفش اشتباهات زیادی انجام داد و از اشتباهاتش درسها و تجربه های بسیاری آموخت. اگر یک وبلاگنویس هستید، من و شما هم در عمل شباهت زیادی به ایشان داریم و هدفمان یکی است: «چگونه وبلاگ نویس بهتری باشیم». در این مطلب 10 مورد از حقایقی که قلب کوچک وبلاگنویسان را در سال اول وبلاگنویسی خواهد شکست خواهیم خواند.

10 چیزی که قلب وبلاگنویسان را میشکند

1- شما هنوز با غم تعداد مشترکین پایین از خواب بلند میشوید.

پس از هشت ماه هنوز تعداد مشترکین فید وبلاگ شما حدود 100 نفر است. این موضوع ممکن است روحیه ی شما را بشکند. شما ممکن است ظاهرآ خود را خوش بین نشان دهید و بگویید که «همه چیز مرتب است»، اما شما باید غرورتان را زیرپا بگذارید و نرخ رشد و بلاگتان را با صداقت محاسبه کنید. آیا شما خواننده هایتان را با نوشته های خسته کننده فراری نمیدهید؟ آیا شما برای معرفی وبلاگتان به ارسال پست های مهمان در دیگر وبلاگهای مطرح نیاز ندارید؟

2- شما متوجه میشوید که SEO تنها راه جذب بازدیدکننده نیست.

دیر یا زود شما متوجه خواهید شد که بهینه سازی وبلاگ برای موتورهای جستجو (SEO) فقط یکی از راههایی است که برای جذب بازدید کننده میشود انجام داد. در این زمان است که شما باید توقف کنید و نحوه استفاده صحیح از فیسبوک و تویتتر را برای افزایش آمار بازدیدکنندگانتان یاد بگیرید.

این نوع از بازاریابی رسانه های اجتماعی باید انجام شود، و به درستی هم صورت پذیرد. برای ورود به این عرصه نیاز به صرف هزینه و زمان زیادی ندارید. فراموش نکنید کسی مایل نیست در رسانه مورد استفاده اش به نویزها گوش کند.

3- شما خواهید دید بهینه سازی برای موتورهای جستجو واقعآ لازم است.

بازدیدکنندگانی که از طریق موتورهای جستو به سمت وبلاگ شما می آیند مهم و ارزشمندند پس نباید آنها را از دست بدهید. اگر از موتورهای جستجو به دنبال افزایش ترافیک هستید باید چند ساعت در ماه در مورد SEO مطالعه داشته باشید، تحقیق کنید و یاد بگیرید. پس از یادگیری دانسته هایتان را پیاده سازی کنید و به کار بگیرید.

۴- شما نمیتوانید وبلاکتان را تبدیل به پول کنید.

در کنار تلاش زیادی که میکنید، وقتی شما نمیتوانید از وبلاگتان حتی دست و پا شکسته ۱۰۰ دلار در ماه درآمد داشته باشید خیلی ناراحت کننده است. اما کسب درآمد از وبلاگ چیزی بیشتر از چپاندن بنرهای تبلیغاتی این ور و آن ورش است. باید بیشتر سعی کنید.

۵- شما متوجه میشوید راه حل سریع و ساده ای برای کسب درآمد از وبلاگتان وجود ندارد.

این کاملآ ضروری است که شما بزرگ و متفاوت بنویسید و لیستی از مشترکینی که نوشته های شما را دوست دارند ایجاد کنید. ما در سال ۱۳۸۰ زندگی نمیکنیم! مردم در اینترنت بسیار محتاط شده اند و میخواهند قبل از اینکه به شما اطمینان کنند سندی از اعتبار شما را ببینند. این سند را به آنها بدهید.

۶- شما متوجه میشوید که باید برای دیگران بیشتر انجام دهید.

مشترک میخواهید؟ باید بیشتر سعی کنید. احتمالآ میتوانید ایبوک بسازید یا نوشته هایتان را به مطالب مرتبط بیشتری بسط دهید. بله! برای کمک کردن به خودتان باید به خوانندگانتان کمک کنید.

7- شما متوجه میشوید تولید محتوای خوب بیش از یک ساعت زمان نیاز دارد.

یک محتوای وزین قطعآ به بیش از یک ساعت زمان نیاز دارد، مخصوصآ اگر تازه کار تشریف دارید. هرکسی میتواند محتوای خوب تولید کند. برای اینکه متفاوت و وزین بنویسید باید عمق موضوع مورد بحث را بشکافید و خوانندگانتان چیز جدیدی برای بحث کردن ارائه دهید.

به عنوان مثال فکر میکنید برای همین مطلبی که اکنون در حال مطالعه آن هستید بنده چقدر زمان صرف کرده ام؟ 1 ساعت؟ 2 ساعت؟ 3 ساعت؟ من به شما عرض میکنم که بیشتر از اینها. تازه هنوز معلوم نیست نوشته خوبی از آب دربیاید یا نه… معلوم نیست کسی حوصله و علاقه خواندنش را دارد یا نه….

8- شما متوجه میشود مردم به دنبال مطالعه نوشته های مخصوص و عمقی در موارد آموزشی هستند.

خواننده شما میتواند هر چرندی که میخواهد جاهای دیگر هم پیدا کند. هزاران وبلاگ دیگر هم وجود دارد که در مورد افزایش ترافیک و کسب درآمد از وبلاگ مطلب مینویسند…!

در مقابل شما میتوانید به خواننده هایتان نشان دهید چگونه راهکارهایتان باعث افزایش آمار بازدید دیگران شده است.

9- شما متوجه میشود که کار گروهی یک ضرورت است، نه یک راه اختیاری.

معنی این مورد این نیست که بروید و پستهای دوستانتان را ریتوئیت کنید. صادقانه بگویم، اگر از نوشته های دکتر مجیدی در وبلاگ یک پزشک خوشم نیامد آنها را شیر نخواهم کرد. بهتر است با دنبال کنندگان وبلاگتان مکالمه داشته باشید و وبلاگنویسهای دیگر راه هم به بحث بکشید.

10- شما متوجه میشوید که اکثر کارهایتان را اشتباه انجام میدادید.

کارهایی که میکردید به دلایلی اشتباه بوده و شما بیراهه میرفتید. به شخصه وقتی وبلاگنویسی را آغاز کردم فکر میکردم تمام هم و خم قضیه را بلدم. یاد گیری فعالیتی بدون توقف است. شما نمیتوانید زمانی بگویید که دیگر نیازی به مطالعه و تحقیق برای وبلاگنویسی ندارید. شرط میبندم اگر حتی دکتر مجیدی هم زمانی مطالعه و یادگیری اش را در این مورد متوقف کند بازدید وبلاگش رو به نزول خواهد گذاشت(خدا نکند).

نویسنده اصلی این مطلب در پروبلاگر معتقد است تمام این 10 اشتباه را در یک سال اول وبلاگنویسی اش مرتکب شده. بنده هم به شخصه تمام این اشتباهات را مرتکب شدم. حتی هم اکنون نیز در حال ارتکاب برخی از آنها هم هستم :)

امیدوارم قلب هیچ وبلاگنویسی در وبلاگستان را شکسته نبینم.

تابناک، مافیای کله گنده وبلاگستان

22 سپتامبر 2010 12 دیدگاه

مقدمه:

تابناک وبسایتی خبری است که با رشد چشمگیرش اکنون ششمین سایت پربازدید در داخل مرزهای کشور است. این سایت انواع موضوعات خبری را اکثرآ با سرعت و دقت مناسبی با 3 زبان زنده دنیا تحت پوشش قرار میدهد. موضوعاتی از سیاست های داخلی و خارجی گرفته، تا ورزش و هنر و اینترنت و اقتصاد و هر چیز دیگری که برچسب خبر به آن چسبیده شود. تابناک از قدرترین حریفش، خبرگزاری فارس، 9 پله برتری دارد.

قصد زیر سوال بردن کل فعالیت سایت رو ندارم چرا که کار من نیست، دلیلی هم نمیبینم و ربطی هم به من ندارد. اما… اما تابناک با تانک خبری اش هر روزه از روی وبلاگهای ما رد میشود، خبرهایی که دوست دارد را گلچین میکند و وسط انبوهی از بنرهای تبلیغاتی اش جا میدهد. سپس در آخرین خط از این خبر جدیدش مینویسد: “منبع: وبلاگستان” و این خبر را با آنچنان تیتر پر آب و تابی در سایت قرار میدهد که نویسنده ی اصلی آن ساعتی انگشت به دهان بماند!

من در این مطلب سعی دارم بگویم: “تابناک، محتوا به منبعش زیباست، همان طور که گل به شاخه اش.”

پربازدیدترین سایت خبری ایران و حقوق اهالی وبلاگستان

تابناک و حق مسلم وبلاگنویسان فارسی:

من مطمئنم مولف و منتشر کننده اصلی بسیاری از اخباری که هر روزه اینچنین به روی تابناک میروند حتی در آینده نیز روحشان از این موضوع خبردار نخواهد شد که دست نوشته هایشان چقدر راحت توسط بزرگترین سایت خبری ایران مورد دسبرد قرار گرفته اند.

خوب منم گاهی مطلع شده ام مطالبم این طرف و آن طرف کپی شده اند. ولی این مورد در خیلی از موارد به هیچ وجه سبب ناراحتی من نمیشود. چرا که در خیلی از موراد به اصل مطلب یا وبلاگ لینک منبع داده شده است یا در غیر اینصورت مشاهده میکنم که مطلب در سایت یا وبلاگی عاری از روشهایی برای کسب درآمد از مطلب من، کپی شده است.

ولی قضیه در مورد تابناک کمی تا کاملآ متفاوت است، چرا که تابناک با سواستفاده از این مطالب، به جذب بازدیدکننده میپردازد که در نهایت با توجه به کسب درآمد این سایت از روش نمایش تبلیغات، تابناک از مطالبی که شخص دیگر نوشته پول به جیب میزند.

رکود در وبلاگستان:

دوستان زیادی این روزها در مورد دلایل مختلف رکود در وبلاگستان مطلب مینویسند، خیلی ها هم از چرخه اقتصادی نا مناسب وبلاگنویسی گله دارند، ولی آیا تا به حال فکرش را کرده اید که ممکن است رکودی در کار نباشد و چرخه اقتصادی مناسب هم وجود داشته باشد ولی مافیایی پشت این قضیه باشد؟  تابناک نهایتآ یکی از کله گنده های مافیایی پشت این قضیه است.

مافیای ناقض حق کپی رایت را که بیخیال، ناقض حریم شخصی آنلاین ما، کسی که به فکر و چشمهای دوخته به مانیتور ما اهمیتی نمیدهد و با یک کپی-پیست خوشمزه و البته کاملآ رسمی و غیرقابل داد خواهی یا دفاع، خستگی شبهای گذشته از ترجمه و تحقیق و تایپ را همچنان در ذهن مان باقی میگذارد، و صد البته از تولید محتوایی هم که کرده ایم پشیمانمان میکند.

تابناک بسیاری از مطالبی را که از وبلاگستان در وبگاهش منتشر میکند را بدون لینک به منبع یا نام وبلاگ، منتشر میکند. خوب برای این کار تابناک یا اجازه گرفته و یا نه. ولی حتی اگر از صاحب وبلاگ برای انتشار مطلب، بدون ذکر منبع اجازه گرفته باشد، باز هم کارش در انتشار خبر بدون منبع اصلی توجیه پذیر نیست.

آمار:

خوشبختانه تابناک میزان بازدید از هر خبر را نشانمان میدهد. در مورد 10 مطلبی که تابناک بدون ذکر منبع دقیق از وبلاگستان انتشار داده است و من از آنها به عنوان نمونه استفاده میکنم، کل بازدید ها سر از رقم 300.000 در می آورد. اگر فقط و فقط 10 درصد از این بازدیدکنندگان مایل باشند اصل خبر را در وبلاگ اصلی منتشر کننده آن مطالعه کنند، تابناک، فقط و فقط برای 10 مورد از این خبرهایش مجبور است 30.000 بازدیدکننده به 10 وبلاگ در وبلاگستان بفرستد! رقم چشمگیری شد نه؟ و پس از آن 10 وبلاگ در وبلاگستان دیگر چیزی در مورد رکود و چرخه اقتصادی نامناسب وبلاگستان نخواهند نوشت.

نکته دیگر؛ فکر میکنید با شمارش تعداد لینک ها و بنرهای تبلیغاتی این سایت خبری به چه عددی میرسید؟ من تمام لینکها و بنرهای تبلیغاتی تابناک را یک به یک شمردم. 34 بنر تبلیغاتی ششمین سایت پربازدید در ایران چقدر میتواند درآمد داشته باشد؟ نوش جان، ولی…

همه چیزهایی که تا الان گفتم را فراموش کنید؛ بریزید دور…

چرا؟

چرا از دست رنج دیگران سواستفاده میکنید؟ چرا به خوانندگانتان حرفه ای احترام نمیگذارید؟ نکند فکر میکنید همه ما قلمرادیم؟ ها؟

نکند فکر میکنید اگر لینک نگذاشتید یک قدم پیشرفت کرده اید؟ نکند فکر میکیند این بهانه که مولف اصلی آن نامعلوم است منطقی است؟ نکند از لینک دادن به یک وبلاگ ساده در گوشه کنار وبلاگستان که یکی دو پست بیشتر ندارد میترسید؟ نکند فکر میکنید رتبه تان در الکسا خوب است و دیگر بالا و پایین نمیشوید؟

من با یک جستجوی ساده گوگلی به این 10 نتیجه میتوانم اشاره کنم که تابناک به حق مولف توجهی نکرده:

  1. http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=86758
  2. http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=94519
  3. http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=90588
  4. http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=80822
  5. http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=72945
  6. http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=77573
  7. http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=74679
  8. http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=14667
  9. http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=73459
  10. http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=77865

وبلاگهای زیاد دیگری هم هستند که به این مورد پرداخته اند و از انتشار مطالبشان در تابناک یا دیگر سایتهای رسمی خبری بدون رعایت حق مولف اظهار نارضایتی کرده اند. اگر کمک کنید لیستی از آنها را هم اینجا ارئه خواهیم داد.

حمله به برجک مینیمالیسم

16 سپتامبر 2010 7 دیدگاه

کمینه گرایی یا مینیمال نویسی پدیده ای است برای خلاصه و کوتاه تر نوشتن. سبکی هنری که به عقیده ی من جایگاه خود را در محیط مجازی زمانی پیدا کرد که سرویس های میکروبلاگ خودی نشان دادند.

مینیمال نویسی و کمینه گرایی

ولی این کوتاه نوشته ها که میتوانند آثار زیبای هنری باشند امروزه در وب ما چه جایگاهی دارند و به کجا میروند؟ راستش من در این مورد حسب تجربیات احساس خوبی ندارم. بنده موافق یا مخالف مینیمالیسم، چیزی که خیلی از تکنولوژی ها و افعال به سمتش میروند، نیستم. فقط بر اساس یافته هایم معایبش رو در حال حاضر و با توجه به روند پیش رو بیش از محاسن میبینم. به عنوان مثال برخی از معایب را بررسی میکنیم:

1- در خیلی از موارد مینیمال نویس سعی در انتقال منظوراتی  دارد که اگر با زبان راستگوتری بیان شوند مورد انتقاد خواننده ها خواهند بود. ولی با استفاده از این وسیله نویسنده داده های غیر فرهنگی پاکتی به خورد خواننده هایش میدهد. یعنی محصول را که یک پیام غیرفرهنگی و غیر قابل قبول است با کاغذ کادوی بسیار خوشگلی تحویل میدهد تا خوراندنش به بعضی از خواننده ها ساده تر باشد.

2- چهار کلمه که به زور یک جمله را سرپا نگه میدارند هرگز نمیتوانند راه حلی برای مشکلات سیاسی-اجتماعی باشند ولی ممکن است چند نفر در گودر آن را لایک بزنند. مینیمال نویس ما برای حرفش منبعی ندارد، دلیل ندارد، راه حل ندارد، دیدگاه تازه ای ندارد، مطالعه ای ندارد… به نظر میرسد کلآ حرفی ندارد، ولی به هر حال میخواهد یه چیزی گفته باشد که گفته باشد… همین.

3- مینیمال نویس پشت مینیمال هایش قایم میشود و آفتاب پرست میشود. به این معنی که گرچه مینیمال نویسی به گفته ی ویکیپدیا اینطور تعریف میشود:

مینیمالیسم مکتب هنری است که اساس آثار و بیان خود را بر پایه سادگی بیان و روش‌های ساده و خالی از پیچیدگی معمول فلسفی و یا شبه فلسفی بنیان گذاشته‌است.

اما مینیمال نویسهای ما خصوصآ از نوع وطنی، دو پهلو حرف میزنند، تا اگر کسی مچشان را گرفت خودشان را به کوچه ی علی چپ بزنند.

4- مینیمال نویسان فارسی  ژنراتور مولد  امواج منفی. فکر نمیکنم این هنر از ابتدا سبکی برای سیاه نویسی بوده باشد ولی هر چه هست مینیمالرهای ما این هنر را سبکی برای سیاه نویسی دیده اند. اگر به چندتا از وبلاگهایی که در این زمینه هستند سر بزنید قطعآ از زندگی پشیمان میشوید! حتی داستانک نویسان این زمینه سعی دارند قدرتشان را با توهم زایی، نفرت انگیزی، نا امیدی و… به مخاطبانشان انتقال دهند.

اینها بخشی از چالشهایی بود که از نظر من دامن گیر کمینه نویسان محیط مجازی فارسی است. با این چالش ها میشود برجک بسیاری از وبلاگهای مینیمال رو زد.

شاید در این زمینه محیط پربارتری داشته باشیم، اگر کمینه نویسان ما:

– سفیدتر بنویسند(مثبت باشند)

– حرفهای دو پهلو و صد من یک غاز ننویسند(رک و صریح باشند)

– تخصصی تر بنویسند(به استثنای آنهایی که همه چیز بلدند)

– بعضی هایشان کمی بلندتر و بعضی های دیگرشان کمی کوتاه تر بنویسند(مینیمال واقعی باشند)

– چیزهایی که خودمان میدانیم ننویسند(منم میدونم تحریمیم، هوا گرمه و سرعت دانلودت هم کمه)

– با مطالعه و مدرک بنویسند(به استثنای آنهایی که خودشان مدرکند)

– معمولی و رسمی تر بنویسند(لازم نیست اسم وبلاگتون رو بزارین “دست نوشته های یک موجود عجیب و غریب”)

البته تعداد بسیار کمی هم در این میان هستند که هنرمندانه از این سبک استفاده میکنند. از نظر من نمونه های کمینه نویسی مناسب میتوانند اینطور باشند:

+بالانشینی ها

+مینیمال ها و طرح ها