بایگانی

نوشته های برچسب زده شده ‘خاطرات دانشجویی’

کاهش استرس با جوراب کثیف و امید به آینده با پورشه کاین توربو!!

23 آگوست 2011 3 دیدگاه

در بین دانشجویان و حتی دانش آموزان، شب های امتحان حال هوای به خصوصی دارد. در این شب های پراسترس که معمولاً با بیداری و قهوه ی غلیظ همراه است، هر کسی روش به خصوصی برای درس خواندن ارائه می کند.
ترم گذشته در خوابگاه قرار بر این بود که تا صبح بیدار  بمونیم و برای امتحان مثلاً درس بخونیم! همونطور که بالا گفتم، هرکسی روش خاصی برای کاهش استرس و بیدار موندن داره. عده ای به قدم زدن پناه می آوردن، عده ای هم  خوردن قهوه ی ترک رو تجربه می کردن. من هم مهمان یکی از بچه های خوابگاه بودم و  اهالی این اتاق تشریف نداشتن و محل آرام و مناسبی برای درس خوندن بود. چند دقیقه ای درس خوندم که احساس ناامیدی و پاس نشدن امتحان همه ی ذهنم رو فرا گرفت.. در همین لحظه ها بود که تصمیم گرفتم از پنجره بیرون رو نگاه کنم و یه جورایی با خودم  خلوت کنم. پنجره رو باز کردم تا هوای بهار رو تجربه کنم اما با صحنه ای بسیار جالب برخورد کردم.. بله، جوراب های اشکان که حاوی میلیون ها میکروب و باکتری بود، جلوی چشمان من ظاهر شد و بوی گلهای بهاری را برای من به ارمغان آورد!!

جوراب اشکان

شاید با خوندن این مطلب و تجسم بوی جوراب های اشکان، قلب هر انسانی به درد بیاد؛ اما در اون لحظه برای من یک نوش داروی قوی بود تا از اون حالت استرس بیرون بیام! با دیدن جوراب های اشکان و دعوت بقیه ی دوستان به اتاق، تونستیم بعد از مدت ها لحظه های خوبی رو تجربه کنیم و صدای قهقه ی دوستان در تمام خوابگاه به گوش می رسید. دیگه از استرس خبری نبود و یه جورایی برای ادامه ی درس آماده شده  بودم. اما بازهم یه مشکلی وجود  داشت، و  اون هم نا امیدی و مایوس شدن از پاس شدن بود.
بازهم لب پنجره رفتم تا بتونم با خودم خلوت کنم، با کنار زدن جوراب های اشکان، امید من به آینده تقویت شد! توی کوچه یک فروند “پورشه کاین توربو 2010” خودنمایی می کرد. این غول آلمانی که جدیداً به بازار SUVهای ایران وارد شده، با قلب تپنده ی 500 اسب بخاری و سیستم  توربو شارژ، نگاه هر رهگذری رو به خودش جلب می کرد.
دلیل بازگشت امید من به آینده این بود که برای ساختن همچین خودروی لوکسی هزاران نفر بی وقفه تلاش کردن و تونستن! پس من هم میتونم! بعد از دیدن اون صحنه و دقایقی فکر کردن، تونستم به درس خوندن ادامه بدم و امتحان رو به خوبی پشت سر بزارم.
توی تک تک لحظات زندگی، صحنه هایی هستن که به ظاهر معمولی و مانند جوراب های اشکان چندش آور به نظر برسن. اما این ما هستیم که با دیدن این صحنه ها، چه تفکری خواهیم داشت و از این لحظه ها برای رسیدن به هدف استفاده لازم رو ببریم.
پس هیچ لحظه ای از زندگی رو از دست نده…