سالهاست ایرانیها دستشان از بزرگترین خرده فروشی برخط جهان، آمازون، به دلایلی از جمله تحریمها کوتاه است. در این بین شرکتها و موسساتی از جمله حتی شرکت رسمی پست ایران در مقاطعی سعی کردهاند مسیری برای دسترسی کاربران ایرانی به خدمات این تارنما باز کنند. مالتینا نیز چند وقتی است در این عرصه دست به فعالیت زده. شرکتی که در استان البرز واقع شده و در بیست و سومین دوره نمایشگاه بین المللی الکامپ حضور داشته است.
در مورد سطح کیفیت خدمات مالتینا و سایر حریفان در این زمینه حرف و حدیث بسیار است. ما در وبلاگ ژست مثبت با سفارش یک ساعت مچی مدل G-shock GWM5610 در آمازون از طریق شرکت مالتینا سعی کردیم خودمان به بررسی واقعیت بپردازیم. شما را در ادامه به دیدن ویدیوی جعبه گشایی و بررسی تجربه خرید از مالتینا دعوت میکنیم.
+ بهروزرسانی 1: در مورد جعبه فلزی کالا به مالتینا تعدادی ایمیل فرستادیم و در بخش پشتیبانی تیکتهای درخواست پشتیبانی باز کردیم. همگی بدون نتیجه و بدون پاسخگویی شرکت.
+ بهروزرسانی 2: وبلاگ ژست مثبت استفاده از سرویسهای آنلاین با پشتیبانی ضعیف را پیشنهاد نمیکند.
امروز مطلب مفیدی در مورد آینده ساعتهای مچی هوشمند در وبلاگ یک پزشک توسط نویسندهای مهمان منتشر شده که توجه من رو به خودش جلب کرد. در این مطلب با ذکر دلایلی احتمال موفقیت ساعتهای مچی هوشمند ضعیف برآورد شده. با احترام به نظر نویسنده، اما، بنده نظری متفاوت دارم و معتقدم که باید منتظر ساعتهای مچی هوشمند باشیم.
میتوان سالهای پیش رو را سالهای گذر از گدجتهای جیبی به گدجتهای بیولوژیکی، تزریقی، خوردنی و پوشیدنی دانست. اما مسلماً قبل از اینکه گدجتهایمان را بخوریم یا تزریق کنیم یا جایی درون استخوانهایمان یا زیر پوست و کنار مویرگهایمان کار بگذاریم باید از حلقه ارتباطی بین تکنولوژی امروز و آینده گذر کرد، که به اعتقاد من این حلقه تکنولوژیکی را گدجتهای پوشیدنی رهبری خواهند کرد و آنگاه ما قبل از تزریق گدجتهای نسلهای بعدی ابتدا با پوشیدن آنها کنار خواهیم آمد.
در بین گدجتهای پوشیدنی که امروزه دنیای فناوری حریصانه و پر شتاب آنها را توسعه میدهد فکر میکنم تنها دو مورد از آنها به شدت مورد توجه قرار گرفتهاند: عینک هوشمند و ساعت مچی هوشمند. از نظر من در حوزه استفاده شخصی ساعت مچی هوشمند میتواند شانس بیشتری داشته باشد، در حالی که حوزه استفادههای غیر شخصی را میتوان به عینکهای هوشمند تقدیم کرد.
عینکها: در شرایط معمول شخصیتر از آنچه که به نظر میرسند هستند. عینک با توجه به محل قرار گیری آن که روی سر و مقابل چشمان است نقش به سزایی در برداشت جامعه از شخصیت صاحب آن دارد. به شخصه هرگز دوست ندارم به طور طبیعی وقتی به کسی نگاه میکنم لنز دوربین عینکم به طرفش باشد. اگر کسی را در حالت عادی با این عینک ببینم ناخودآگاه ممکن است فکر کنم او در شخصیتش و در وجود خودش چیزی کم داشته و با آن عینک سعی کرده تکمیلش کند. ماجرا برای شرایط خاص مثلاً هنگامی که منشی یک شرکت از عینک هوشمندش در شغلش استفاده میکند اما، متفاوت است… نکته دیگر در مورد عینک این است که دو حالت در استفاده از آن وجود دارد: یا به دلیل ضعف نیاز چشم است یا به منظور زیبایی. در حالت اول مجبور به استفاده از عینک و در حالت دوم مایل به استفاده از عینک هستید. به نظر میرسد در شرایط معمول هیچگاه عینک به منظور کاربردی بودنش استفاده نمیشود. مثلاً اگر شما زیر سقف باشید و چشمتان هم ضعیف نباشد به احتمال زیاد دلیلی برای استفاده از عینک ندارید. همان قدر که به عینکها در شرایط طبیعی بدبین هستم برای موفقیت آنها در محیط کسب و کار و حوزههای شغلی امیدوارم. حتی مطالبی در مورد استفاده عینکهای هوشمند برای پلیسها و سربازان نیز در وب منتشر شده!
ساعتمچی: ساعتها اما عکس عینکها هستند. یعنی شما میتواند به هر دلیلی از آنها استفاده کنید بدون اینکه توجه زیادی جلب کنید. ساعتها روی مچ بسته میشوند و چندان در میدان دید قرار نمیگیرند به همین دلیل ساعتها این ظرفیت را دارند که نسبت به عینکها کمی زشت و زمخت باشند. گرچه به نظر نمیرسد برای حوزههای شغلی و کاری استفادههای خاصی داشته باشند، اما از نظر من ظرفیت آن را دارند تا برخی از مهمترین کاربردهای معمول تلفنهای هوشمند را ارائه دهند. یکی از معایبی که برای ساعتهای مچی هوشمند برشمرده شده نیاز به شارژ کردن آنها هر چند روز یک بار است(البته عینکها هم نیاز خواهند داشت شارژ شوند) اما، ساعتهای مچی معمولی در این مورد جواب پس دادهاند. برای نمونه ساعت مچی زیر از شرکت کاسیو است و با دارا بودن پنل خورشیدی هیچگاه نیاز به شارژ ندارد. این ساعت تنها حدود 50 گرم وزن دارد و تا عمق 200 متر ضد آب است. سایز آن از بسیاری ساعتهای موجود در بازار کوچکتر است و امکانات متفاوت زیادی دارد، به عنوان مثال از بیش از 40 منطقه زمانی پشتیبانی میکند، بدنه ضد ضربه و شیشه ضد خش است، هنگامی که آن را روی مچ بسته باشید و مچتان را به طرف صورتتان برای قرائت آن بچرخانید، چنانچه نور محیط کمتر از حد معمول باشد نور پس زمینه این ساعت به طور خودکار روشن خواهد شد! ساعتهای مشابهی از شرکت کاسیو موجود هستند که با دارا بودن بلوتوث به گوشیهای آیفون متصل میشوند و امکانات بیشتری فراهم میآورند. ساعتهایی در همین اندازهها دارای سیستم جی پی اس و مسیر یابی بوده و بسیاری امکانات متنوع دیگر که شاید انتظارش را نداشتید باشید!
موضوع دیگر در مورد ساعتها برداشت اشتباه همیشگی در مورد آنهاست. خیلیها فکر میکنند که با توجه به همه گیر شدن گوشیهای موبایل و اینکه گوشیها ساعت هم دارند نیازی به ساعتمچی نیست و تنها استفاده آن برای زیبایی و مواردی از این دست است. در واقع این برداشت تا حدود زیادی اشتباه است. بیایید فکر کنیم تنها استفاده ساعتهای مچی خواندن زمان است. در مقایسه با گوشیهای هوشمند شما کدامیک را برمیگزینید؟ ما معمولاً گوشیها را در جیبمان نگه داری میکنیم و گاهی درون یک جلد یا کیف محافظ هم قرار میدهیم، در این حالت برای قرائت زمان باید گوشی را از جیبتان خارج کرده و دکمه آن را بزنید تا صفحه روشن شود و… در حالی که در مورد ساعت مچی شما فقط زمان را قرائت میکنید و نه بیشتر :) و اگر قرار شد هوشمند باشند، شما پیغامهایتان را در شبکههای اجتماعی در همان زمان بررسی خواهید کرد(هم اکنون هم برخی ساعتهای مچی این کار را میکنند). در واقع ساعتهای مچی مفهومی متفاوت از زمان نسبت به گوشیهای همراه به شما ارائه میدهند که با استفاده از گوشیهای موبایل قابل درک نیست. گوشیهای هوشمند در بهترین حالت یک هفته شارژ نگه میدارند در حالی که کمترین میزان کارکرد باتریها برای ساعتهای مچی دو سال است، و اگر قرار شد به صورت اساسی هوشمند شوند و از قابلیت شارژ خورشیدی بهره مند باشند باز هم بهتر از گوشیها خواهند بود.
پ.ن1: اتفاقی که من فکر میکنم در حال روی دادن است تفکیک شدن گوشیهای موبایل است. برخی کاربردهای آن به گلسها و ساعتها منتقل خواهد شد و برخی هم به تبلتها و لپتاپها.
پ.ن2: شخصاً به طور مداوم از گوشیهای هوشمند، عینک، و ساعتمچی استفاده میکنم.