خانه > اینترنت > جنگ سایبری ما بر علیه خودمان

جنگ سایبری ما بر علیه خودمان

اینترنت یک فرصت یک تهدید

اینترنت، یک فرصت یک تهدید

چند سالی است که در ایران از بخش های مختلف حملات زیادی بر عرصه ی مجازی و دنیای اینترنت وارد می شود و آنچه زیاد شنیده می شود خطرات بیشماری است که کاربران عموما جوان ایران را تهدید می کند. همین گفته ها و صحبت ها تبدیل به ابزاری شده است تا عوامل و مسئولین ذی ربط به هر شکلی که خود صلاح می دانند نسبت به محدود کردن اینترنت اقدام کنند این کارها همگی در حالی است که کاربران ایرانی خود از جانب عوامل خارجی و شرکت های فعال در حوزه ی مجازی نیز دچار مشکل هستند و بسیاری از خدمات و امکانات اینترنتی برای کاربران ایرانی غیر قابل دسترس است. محدودیت هایی چون دانلود محصولات و نرم افزارهای شرکت گوگل یا محدودیت های کمپانی سیمانتک و آنتی ویروس هایی نظیر نورتون و مک آفی و چندین و چند سایت معتبر علمی که اجازه ی استفاده ی از خدمات رایگان خود را نیز به ایرانی ها نمی دهد.
در مورد محدودیت های خارجی کاری نمی شود کرد، اما محدودیت های داخلی جای صحبت دارد.

اگر به این موضوع علاقه مندید ادمه نوشته را دنبال بفرمایید.

بر خلاف بسیاری من به شخصه بر این باور هستم که اعمال محدودیت ها امری است لازم، از این نظر که شرایط اجتماعی و باوری کشور ما شرایطی است که مختص به خود است و تفاوت های بسیار با سایر جوامع است. اما اعمال محدودیت خود باید دارای ضوابط و شاخص هایی باشد. حجم گسترده ای از عدم دسترسی ها سلیقه ای است و به دور از هر گونه منطق. به عنوان مثال سرویس جستجوی تصاویر یک سرویس کلی است که همگان از آن استفاده می کنند. تا چندی قبل سرویس جستجوی تصاویر در جستجوگر جدید مایکروسافت Bing.com فیلتر بود!
ما در عصری هستیم که همگان در حال دسترسی به اینترنت و دنیای مجازی هستند و همین امر موجب شده است تا هر طرز تفکر هر حکومت و هر کیش و آیینی در پی آن باشد تا این مخاطبین جدید را به سمت و سوی خود بکشانند و آنچه که خود به آن باور دارند را به آنها عرضه و این افراد را به خود جذب کنند. از همین رو است که صد ها و هزاران سایت مختلف تشکیل شده اند که هر کدام بنا به باور بنیان گذاران خود خط مشی و سیره ای دارند.
اما ما در مقابل این همه اطلاعات و دیدگاه های جدید چه کردیم؟ به جرات می توان گف تقریبا هیچ کاری نکردیم . تنها کاری که کرده ایم این است که گروهی را تشکیل داده ایم که به جای آنکه به این فکر کنند که چه کاری باید انجام داد تا میلیون ها میلیون کاربر و مخاطب جدید از سراسر جهان را به سوی خود و ارزش های خود بکشانیم و از این راه بر اعتبار نفوذ و قدرت خود بیافزاییم، تنها چیزی که به آن فکر می کنند این است که چگونه محدودیت بیشتر برای دسترسی ها ایجاد کنند.
چند وقت پیش مطلبی را دیدم در وبلاگ سایت یوتیوب که نوشته بود پس از فیلتر شدن سرویس این سایت در ایران هنوز حدود بیست و پنج درصد از بازدید های قبل خود از ایران را دارد! یعنی از هر چهار نفر یک نفر می تواند به یوتیوب وارد شود و از آن استفاده کند البته این آمار مربوط به زمانی بود که به علت مسائل مربوط به انتخابات تمامی پروتکل ها و سرویس های VPN بسته شده بود و سرعت اینترنت بسیار کاهش یافته بود، و مسلما در حال حاضر درصد بیشتری خواهند توانست که محدودیت ها را دور بزنند.
همیشه راهی هست که بتوان بر عدم دسترسی ها فائق آمد و از آنها عبور کند.
در واقع ما به جای آنکه تمرکز خود را بر ایجاد محتوا و نشر آنچه خود به آن باور داریم بکنیم، در مسیر اشتباه حرکت میکنیم.
اگر آنگونه که ادعا می شود جنگی در گرفته است و هر گروه و طرف میخواهد به نحوی خود را در این میدان پیروز کند و رقیب را به بیرون براند چرا ما خود را از جنگ بیرون می کشیم؟ کاری که در حال حاضر ما انجام می دهیم این است که در مقابل پخش اطلاعیه و تراکت از سوی گروه مقابل که با استفاده از هواپیما بر عرصه ی مجازی ایران انجام میپذیرد نشسته ایم و تنها اقدام به شلیک هایی بی هدف به آسمان میکنیم. از طرف دیگر باندهای پروازی هواپیماهای کوچک کاربران ایرانی را پر از دست اندازها کرده ایم.
در واقع اعمال محدودیت بر کاربران یک شمشیر دو لبه است که در نگاه اول و از یک بعد باعث جلوگیری از نشر و نفوذ افکار فاسد و مخالف ارزش جامعه در کشور می شود و از سوی دیگر باعث می شود که ما نتوانیم آنچه در دست و در چنته داریم به دنیا عرضه کنیم.
به عنوان مثال ما با سینمای جهان از جهاتی دچار مشکل می شویم، ما نمیتوانیم برای جلوگیری از تاثیر بخش های مشکل دار بر جامعه دسترسی به تمامی سایت های سینمایی خارجی را مسدود کنیم، نمایش تمامی فیلم های خارجی را در سیما متوقف کنیم و کارهایی از این نوع، چون در هر حال آنچه که در دنیا وجود دارد در هر شرایطی قابل دسترس خواهد بود.

ما باید راه کاری در پیش بگیریم که در حد توان خود با سینمای جهان تعامل کنیم و از راه تعامل ارزش ها، باور ها و اعتقادات خود را در جهان منتشر کنیم.
اینکه ما بنشینیم و مرتب بگوییم که تمام کارهای ما در اینترنت توسط دولت ها گروه ها و دسته جاتی کنترل و ثبت می شود بنابر این ما نباید استفاده کنیم یا باید با احتیاط استفاده کنیم، اتفاقی نخواهد افتاد. باید با قدرت وارد شد و راه را باز کرد. چه اشکالی دارد که دولت و دست اندرکاران امور ده ها سایت بزرگ و معظم در بخش های مختلف ایجاد کند یا زمینه را برای علاقه مندان ایجاد کند تا بتوانند در فضای مجازی به راحتی فعالیت کنند.
بر خلاف آنچه که گروهی فکر می کنند، ما به طرز عجیبی زمینه و مورد داریم که میتوانیم به دنیا عرضه کنیم. به عنوان مثال در تاریخ ما به تعداد سال های تولد و ظهور ایران، داستان و روایت برای عرضه داریم. یا در بعد دینی و مذهبی عصر حاضر زمانی است که مردم دنیا یا به صورت اخص مردم غرب به دنبال آن هستند که بدانند آینده چگونه خواهد بود در این زمینه ما از لحاظ مذهبی بسیار غنی هستیم. در قرآن در احادیث وهمچنین روایات متعدد از امامان ما آنچه در آینده قرار است رخ دهد را در پیش رو داریم. ما میتوانیم روایت خاص خود را از آخر الزمان ارائه دهیم و به صورت کتاب و در وجهه ویژه به صورت فیلم نشان دهیم. دنیا تشنه ی آن است که بداند روایت گروه های مختلف از آخر دنیا، شیطان و نظایر این چیست؟
اگر تنها بخواهیم با اعمال محدودیت به پیش برویم مطمئن باشید در زیر بمباران های سایرین همه چیز را از دست خواهیم داد. اخطار دادن در مورد اینکه دنیا و گروهی در حال در نظر گرفتن تمام تحرکات هستند هیچ دردی را دوا نمی کند.
این مطلب در واقع نقدی است بر آنچه دوست عزیزم پدرام، در پست قبل نگاشته است.

  1. Ali
    12 اکتبر 2010 در 11:09 | #1

    حرف زدن تا کي … اين داستان تا قيوم قيومت ادامه داره … تا زمانيکه صندليها و پست هاي کليدي رو به آدماي بي لياقت و بي کفايت که نه درست زمونه خودشون رو ميشناسن نه حتي درست باور اسلامي و ديني خودشون رو … داستان همينه … به جاي حل مسيله صورت مسيله رو پاک ميکنن … هر چند اعتقاد قلبيم اينه … هر بلايي سرمون بياد حقمونه چون لياقتمون همينه

  2. SAfiLO
    12 اکتبر 2010 در 15:36 | #2

    از پدافند غیر عامل هم بنویس اگه..

  3. امید
    12 اکتبر 2010 در 22:39 | #3

    تو مملک ما کدوم کار رو دست کارشناس دادن، فقط یه چیزی باشه که ازش یه چیزی رو مفت خورد
    وگرنه حتی دل کسی برای جوونا نسوخته که بخوان سایتای غیراخلاقی رو مسدود کنن

  4. ناشناس
    12 اکتبر 2010 در 22:58 | #4

    به نظر من بايد آزادي استفاده باشه و هيچ كس حق نداره ديگري رو محدود كنه